روش ها و فعالیت های مورد استفاده در تهدید نرم1
1. در حوزه سیاسی
ـ جنگ روانی؛
ـ بی اعتبار کردن رهبران دینی و انقلابی؛
ـ ایجاد و گسترش اختلاف میان جناح های مختلف حاکمیت با هم و با مردم؛
ـ مشغول ساختن ذهن مدیران نظام به مسائل داخلی و منصرف ساختن آنان از تعقیب اهداف جهانی انقلاب اسلامی؛
ـ نفوذ در مجامع روشنفکری و تصمیم سازی نظام مانند دانشگاه ها، مطبوعات و مراکز نشر و فیلم؛
ـ انحراف افکار عمومی کشور به سود امریکا؛
ـ کوشش برای متهم کردن مسئولان ایرانی به مواردی شبیه میکونوس؛
ـ تلاش برای حذف مسالمت آمیز رهبران روحانی ایران؛
ـ ایجاد شکاف میان دولت و ملت؛
ـ ساختن حزب؛
ـ نفوذ در پست های کلیدی نظام؛
ـ اتحاد مخالفان نظام؛
ـ تضعیف رهبری.
2. در حوزه اقتصادی
ـ تحریم های اقتصادی؛
ـ کمک مالی به خانواده های زندانیان سیاسی؛
ـ کمک های مالی به گروه های مخالف حکومت؛
ـ تشویق اعتصابات و شورش های صنفی و کارگری.
3. در حوزه فرهنگی اجتماعی
ـ ایجاد شبهه در آموزه های دینی؛
ـ حمایت مکرر و مؤکد از حقوق بشر و دموکراسی در ایران؛
ـ تدارک شبکه های متعدد رادیو تلویزیونی برای ایرانیان با استفاده از جدیدترین فن آوری ها؛
ـ بی اهمیت جلوه دادن منابع خبری نظام به ویژه صدا و سیما؛
ـ ایجاد تصویری دل فریب از امریکا در اذهان مردم؛
ـ از بین بردن انگیزه دفاع از کشور و ناموس در صورت حمله نظامی امریکا؛
ـ القا حس ناتوانی و بدبینی به آینده، تنبلی و هوس رانی؛
ـ گسترش فساد و اعتیاد در جوانان کشور.
4. در حوزه امنیتی
ـ کوشش برای دامن زدن به گرایش های تجزیه طلبانه در نقاط مختلف کشور؛
ـ دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی؛
ـ حمایت ازمخالفان حکومت ایران؛
ـ دعوت فعالان جوان ایرانی برای شرکت در سمینارهای خارجی؛
ـ تضعیف سرویس های امنیتی و نظامی حکومت ایران؛
ـ بی اعتبار سازی رسانه ملی.
اهداف تهدیدهای نرم علیه ایران
چنان که گفته شد، هدف اصلی تهدید نرم عبارت است از تحمیل اراده بر حریف و سرنگونی کشور مورد تهاجم با استفاده از شیوه ها و ابزارهای غیرنظامی.
در کشور ایران، امریکا اهدافی را در تهدید نرم دنبال می کنند تا به براندازی جمهوری اسلامی ایران بیانجامد. آن اهداف عبارتند از:
1. تضعیف و تخریب باورهای دینی و به عبارت دیگر دین زدایی
خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید:
یریدُونَ أَنْ یطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یأْبَی اللّهُ إِلاّ أَنْ یتِمّ نُورَهُ وَ لَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ. (توبه: 32)
می خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند، ولی خداوند نمی گذارد، تا نور خود را کامل کند، هرچند کافران را خویش نیاید.
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی به ویژه ولایت فقیه و رهبری جامعه
در قرآن کریم می خوانیم:
وَ إِذْ یمْکرُ بِک الّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَیرُ الْماکرینَ. (انفال: 30)
و [یاد کن] هنگامی را که کافران درباره تو نیرنگ می کردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا [از مکه] اخراج کنند و نیرنگ می زدند و خدا تدبیر می کرد و خدا بهترین تدبیرکنندگان است.
3. تغییر در اعتقادها و باورها و تحریف عقاید
قرآن کریم می فرماید:
مِنَ الّذینَ هادُوا یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَینا. (نساء: 46)
برخی از آنان که یهودی اند، کلمات را از جاهای خود برمی گردانند و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین اسلام یا در آمیختن [عبری به عربی] می گویند: شنیدیم و نافرمانی کردیم، و بشنو [که کاش] ناشنوا گردی.
4. اختلاف افکنی
در آیه ای از قرآن در این باره می خوانیم:
وَ الّذینَ اتّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَ کفْرًا وَ تَفْریقًا بَینَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیحْلِفُنّ إِنْ أَرَدْنا إِلاّ الْحُسْنی وَ اللّهُ یشْهَدُ إِنّهُمْ لَکاذِبُونَ. (توبه: 107)
و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که پیش از این با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند یاد می کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم، و[لی] خدا گواهی می دهد که آنان بی شک، دروغ گو هستند.
5. گسترش فساد
در آیه ای از قرآن می خوانیم:
الّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ فَأَکثَرُوا فیهَا الْفَسادَ. (فجر: 11 و 12)
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند و در آنها بسیار تبهکاری کردند.
برخی راهکارهای مقابله با تهدیدهای نرم1
ـ باور به هجوم و تهدیدهای نرم و شناسایی تاکتیک های جنگ روانی و رسانه ای؛
ـ مهندسی فرهنگی، عمق بخشی فرهنگی و تشکیل اتاق های فکر برای پیشگیری از نفوذ عوامل فرهنگی دشمن؛
ـ تبیین حقایق از زبان نخبگان به مردم؛
ـ تقویت امنیت فرهنگی؛
ـ قانونمند کردن مقابله با جرایم سایبر و تلفن همراه؛
ـ حمایت تقنینی و مالی از تعمیق قدرت نرم نظام در محیط های مجازی؛
ـ مقابله با ایجاد و گسترش فرقه های ساختگی؛
ـ مقابله با ایجاد و نشر شایعه های مخرب؛
ـ تقویت فرضیه امر به معروف و نهی از منکر؛
ـ مبارزه با روحیه تجمل گرایی؛
ـ پیشبرد طرح های توسعه ای در مناطق محروم و مرزی و رفع فقر، ناامنی و بیکاری؛
ـ فراهم آوردن زمینه عضویت نخبگان در نهادهای دولتی و سیاسی با هدف جلوگیری از جذب آنان در جبهه مخالفان؛
ـ استفاده از توانمندی های بالای مساجد در تربیت نیروی انسانی؛
ـ اطاعت از رهبری و همراهی با روحانیت متعهد در خط رهبری؛
ـ تقویت انگیزه های معنوی و الهی؛
ـ تقویت قدرت نرم نیروهای مسلح؛
ـ تأکید بر آینده پژوهی با هدف تقویت جنبش نرم افزاری تولید علم.
1. نک: حسین عبدی، جنگ نرم، صص 89 ـ 102 و صص 112 ـ 116.
گفت وگو
رسانه ای در خدمت آرمان های انقلاب
گفت وگوی صمیمی با سعید مستغاثی، منتقد سینمایی و مستندساز کشور در آستانه روز جمهوری اسلامی
پیش درآمد
گفت وگو: محمد علی روزبهانی
سعید مستغاثی، کار تحقیقاتی و نوشتاری را از سال 1367 با انتشارات سروش و کتاب تقویم تاریخ انقلاب اسلامی آغاز کرد. او از اوایل دهه 70، پس از همکاری با بنیاد سینمایی فارابی و فصلنامه این بنیاد، وارد مطبوعات سینمایی شد و از آن پس در نشریات گوناگون از جمله هفته نامه سینما، دنیای تصویر، نقد سینما، سوره، اطلاعات بین الملل، فیلم و سینما، فیلم و هنر، آفرینش، بنیان، آیینه جنوب، بهار، نوروز، حیات نو، همشهری، جهان سینما، فیلم نگار قلم زد. همچنین، در این نشریات مسئولیت هایی مانند دبیر سرویس نقد فیلم، دبیر بخش ایرانی و مسئولیت بخش خارجی را بر عهده داشت.
مستغاثی در سال های 1382 تا 1384 سردبیر مجله هفتگی سینما و همچنین رویداد هفته بود. وی از آغاز تأسیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در سال 1374، به عضویت این انجمن درآمد و از سال 1386 وارد شورای مرکزی آن شد و در سال 1387 به ریاست این انجمن انتخاب گردید. وی همچنین در دوره های مختلف، عضو هیئت های داوری این انجمن بوده است و در سال 1387 نیز عضو هیئت داوران بخش فیلم های اول و دوم جشنواره فیلم فجر بود.
مستغاثی از سال 1374 به برنامه سازی در تلویزیون روی آورد. وی نخست برای برنامه هایی چون «سینما تئاتر 74»، «با شما برای شما»، «زن در تاریخ سینما» و «مستند 4» نویسندگی و کارشناسی کرد و سپس با کارگردانی مجموعه مستند ـ داستانی «محراب انقلاب» در سال 1384 وارد جرگه فیلم سازی شد. پس از آن ساخت مجموعه های مستند «راز آرماگدون»؛ «پیش از آ غاز»؛ «آب در هاون»؛ «راز آرماگدون 2»؛ «ارتش سایه ها»؛ «راز آرماگدون»؛ «3 معبد تاریکی»؛ «راز آرماگدون 4»؛ «پروژه اشباح» و «اشغال» در کارنامه او به ثبت رسیده است.
به مناسبت یوم الله دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی به بخشی از سخنان او اشاره و نظام اسلامی را از دیدگاه رئیس پیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی کشور بررسی می کنیم.
«اگر می خواستید یک برنامه تلویزیونی برای روز جمهوری اسلامی تولید کنید، چه می کردید؟»
ـ «به روایت تصویری، به آنچه در طول 2500 سال استبداد و 200 سال استعمار و 50 سال سلطنت پهلوی بر سر این ملت و سرزمین آمد، می پرداختم و زوایای ناگفته این تاریخ را برای نسل دیروز و امروز باز می نمایاندم تا با مقایسه با آنچه پس از انقلاب رخ داده و عزت و سربلندی را به این آب و خاک و این مردم بازگردانده است، به ارزش برپایی نظام جمهوری اسلامی و یاد روز آن برسند».
«به نظر شما روز دوازدهم فروردین و رأی قریب به اتفاق مردم به «جمهوری اسلامی» چه پیام هایی را در اندیشه مردم ما یادآور می شود؟»
ـ «نخستین پیام آن، حاکمیت سیاسی اسلام و شیعه پس از گذشت حدود 1400 سال بود و تحقق وعده الهی برای زمینه سازی ظهور و قیام حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و دوم رهایی از یک استبداد 2500 ساله و استعمار 200 ساله که به مثابه عملی شدن همان شعارهای استقلال و آزادی به نظر می رسید».
«با توجه به تجربه فراوان حضرتعالی و شناختی که از رسانه ملی دارید، چه خاطرات و چه اتفاقاتی در آن زمان قابلیت پرداخت رسانه ای دارد؟»
ـ «در ابتدا بایستی برای نسل امروز روشن شود که دیکتاتوری و استبداد رژیم پهلوی به چه معنا و مفهومی بود و نوکری و وابستگی شان به بیگانگان و امپریالیسم غرب، در طول سالیان متمادی چه خفت و خواریی برای این سرزمین به بار آورد؛ اینکه استعمارگران در زمان قاجار با استفاده از شاهان بی لیاقت و عوامل فراماسونری خود ـ که با نقاب روشنفکر و متجدد در عرصه جامعه ایرانی حضور یافته بودند ـ تحت عنوان تجدد و تمدن، چگونه هویت و ریشه های دینی و ملی این ملت را پایمال نمودند و خودباختگی و شیفتگی به غرب را در اذهان اقشاری از این ملت تحمیل کردند. [اینکه] چگونه آن خودفروختگان سعی کردند نقشه های دیرین استعمار و صهیونیسم را در زدودن اسلام از صحنه اجتماع و سیاست، جامه عمل پوشانده و اندیشه های کهنه آنها همچون سکولاریسم و اومانیسم را به خورد مردم دهند، می تواند تا اندازه ای نسل جوان را به فجایع دوران طاغوت آشنا کرد.
از جمله خاطرات و اتفاقاتی که می تواند این گفتار را مصداق بخشد، عبارت است از:
الف) حضور نخستین فراماسون ها در ایران مانند سرگور اوزلی، جیمز موریه و سرجان ملکم و نقش آنها در قراردادهای خفت بار گلستان و ترکمانچای و جدا ساختن قطعات مهمی از خاک ایران.
ب) جذب نخبگان ایرانی به سازمان های فراماسونری تحت عنوان تحصیل و اعزام دانش آموزان ایرانی به خارج کشور و همچنین بنا کردن مدارس به اصطلاح جدیده همچون مدرسه علوم سیاسی برای القاء اندیشه های ماسونی و صهیونی.
ج) حضور فراماسون هایی چون میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا ملکم خان در انعقاد قراردادهایی مانند رویتر و فروش علنی کشور ایران به بیگانگان.
د) ایجاد تشکیلات ماسونی در ایران توسط سرجاسوسان بریتانیا مانند مانکجی هاتریا و سازماندهی سرسپردگان خارجی برای نفوذ در دربار سلطنت و مراکز اقتصادی و فرهنگی.
ه) نفوذ تشکیلات ماسونی در نهضت عدالتخانه و انحراف و کشاندن آن به سفارت انگلیس با عنوان مشروطه.
و) نقش تشکیلات فراماسونی در پیدایش و تقویت فرقه های ضاله بابیت و بهاییت و کمیته های تروریستی.
ز) نقش جاسوسان صهیونیستی مانند اردشیر جی ریپورتر و فرقه بهاییت به سرکردگی عناصری چون حبیب الله عین الملک و نظامیان انگلیسی مثل ژنرال آیرونساید در برکشیدن رضا خان و رژیم پهلوی به مقصد به وجود آوردن پشتیبان رژیم صهیونیستی درآینده.
ح) نقش سازمان های صهیونیستی و تشکیلات فراماسونری در اقدامات ضد اسلامی رضاخان و عناصری مانند محمدعلی فروغی، علی اصغر حکمت و احمد متین دفتری، در طرح القاء اندیشه های صهیونی در جامعه ایران از طریق سازمان پرورش افکار و مؤسسات آموزش عالی و سینما و....
ط) نقش مستقیم جاسوسان بین المللی مانند چارلز ترات و ماسون هایی چون محمدعلی فروغی در روی کار آوردن محمدرضا و نمایش نوکری و حقارت وی در پذیرفتن سرسپردگی امپراتوری جهانی صهیونیسم.
ی) کودتای 28 مرداد 1332 و توطئه کانون های پنهان صهیونی برای از زیر ضربه خارج کردن رژیم اسراییل.
ک) نفوذ بهاییان در ارکان رژیم شاه از سرلشکر ایادی ( پزشک مخصوص محمدرضا) تا هویدا و اعضای کابینه اش و امثال ثابت پاسال و هژبر یزدانی و ارجمند و القانیان که مراکز اقتصادی و فرهنگی رژیم طاغوت را به تصرف خود درآورده بودند.
ل) برنامه های ضد اسلامی ـ صهیونی سال های دهه 1340 از قبیل لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و اصلاحات ارضی و لوایح شش گانه و مقابله حضرت امام خمینی رحمه الله با این هجوم امپریالیستی به هویت فرهنگی و دینی مردم ایران و برپایی نهضت حضرت امام.
م) تشریح و نمایش مراحل و دوران مختلف نهضت امام تا پیروزی انقلاب اسلامی».
«اسلامیت نظام چه تأثیری بر کارکرد نظام و بر مردمی بودن آ ن گذاشته است؟»
ـ «برای اولین بار، پس از حکومت و ولایت ائمه معصوم(س)، احکام و قوانین اسلامی ـ که مترقی ترین و سعادت بخش ترین قواعد و قوانین برای جامعه بشری به شمار می آیند ـ در صدر قوانین یک کشور قرار گرفت و مسئولین نظام، ملزم به رعایت این قوانین شدند. از حاکمیت عالی این نظام یعنی ولایت فقیه گرفته که از مسلم ترین قواعد اسلام بوده و هست تا قانون اساسی که توسط خبرگان ملت و بر مبنای احکام قرآن و فقه اسلامی تدوین گردید تا قوانین جاری که در مجلس شورای اسلامی به تصویب می رسد و بایستی توسط شورای نگهبان با قانون اساسی و قوانین اسلامی انطباق داده شود تا قوانین قضایی که طبق احکام قضایی شرع و توسط حاکم شرع اجرا می گردد و تا تک تک ضوابط و قوانین جاری در کشور که اگرچه تا اجرای کامل آنها راهی طولانی باقی است، ولی لا اقل به عنوان دستور کار نظام، برآمده از انقلاب اسلامی در نظر گرفته شده و می شوند.
از آنجا که بیش از 1400 سال است، اسلام و شیعه، دین و مذهب اول ملت ایران است و قوانین و قواعد آن در بند بند وجود و زندگی ایرانیان رسوخ کرده، چنان که اذان، نخستین صدای این عالم است که در گوششان زمزمه می شود یا درحالی که مادرانشان در عزاداری امام حسین(ع) اشک می ریزند، شیر مادر می خورند و با مسجد و روحانی و مجالس مذهبی بزرگ شده و با کلام الهی، زندگی زناشویی آغاز می کنند و سرانجام زمان مرگ نیز شهادتین گفته و حتی به هنگام دفن نیز اسامی دوازده امام و چهارده معصوم در گوششان تلقین می گردد، چنین ملتی هنگامی که در نهایت آسایش و راحتی زندگی خواهد کرد که آن اعتقادات، یک عمر به صحنه زندگی و سیاست شان آمده و سرنوشت جامعه شان را نیز رقم بزند. این نهایت دموکراسی و مردم سالاری به حساب می آید که در هیچ یک از رژیم های مدعی دموکراسی نتوانسته و نمی تواند تحقق یابد».
«جمهوریت و تکیه بر رأی مردم، از همان ابتدا ضامن اسلامیت نظام بود. با چه برنامه های رسانه ای می توان به این تأثیر پرداخت؟»
ـ «با برنامه و مجموعه ای که به نوع و میزان دخالت مردم در سایر نظامات اجتماعی پرداخته و سپس میزان مشارکت و حضور مردم مسلمان ایران در تعیین سرنوشت خود را با آنها مقایسه می نماید، می توان نقش مردم را در حفظ اسلامیت نظام نمایاند که چگونه ملت ایران همچنان که در طول قرن ها از باورها و اعتقادات دینی خویش دفاع کردند و همه هستی شان را بر سر آن دفاع در مقاطع مختلف هزینه کردند، از اسلامیت نظام نیز حراست نمودند. این جدی ترین و عمیق ترین نمود جمهوریت در طول تاریخ است».
«تغییر نظام در ایران از پادشاهی به جمهوری اسلامی، چه تغییرات اجتماعی و فرهنگی را در کشور سبب شد؟ این تغییرات را چگونه می توان در غالب برنامه های رادیویی و تلویزیونی انعکاس داد؟»
ـ «تغییر نظام سلطنتی به جمهوری اسلامی، به نوعی یادآور ورود اسلام به ایران و سرنگونی امپراتوری ساسانی و برقراری حکومت اسلامی در سرزمین پارس بود. همچنان که آ ن ورود و گسترده شدن مکتب عدالت خواه و ظلم ستیز اسلام موجبات شکوفایی علم و هنر و فرهنگ و تمدن در ایران باستان را فراهم آورد، انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی نیز موجب شکوفایی و رشد و توسعه دانش و فرهنگ و تجدید تمدن اسلامی ایرانی گردید. نمایش جزییات کارنامه حیرت انگیز پیشرفت های علمی و فرهنگی در طول 30 سال حاکمیت نظام جمهوری اسلامی، علیرغم خیل توطئه ها و اقدامات و تحرکات گسترده جبهه کفر و شرک جهانی علیه انقلاب و نظام اسلامی، خود می تواند روایتگر تغییرات و تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی باشد و ده ها و صدها برنامه و سریال و فیلم تلویزیونی را در بر بگیرد».
«جوانان و نوجوانان را چگونه می توان با دوران تاریک رژیم شاهنشاهی آشنا ساخت؟ رسانه ملی چگونه می تواند دم آزادی و استقلال کشور و وابستگی علمی، فرهنگی و اقتصادی ایران پیش از انقلاب اسلامی را به نمایش بگذارد؟»
ـ «نمایش نمونه های وابستگی و حقارت ملت ایران در دوران ستم شاهی و تلاش استعمارگران برای جلوگیری از رشد و توسعه علم و دانش مستقل در کشور ایران، می تواند نسل امروز را با فاجعه علمی فرهنگی که در دوران طاغوت به سر مردم ایران رفت، تا حدودی آشنا سازد. فی المثل حضور بیش از 50 هزار مستشار امریکایی که حتی اجازه نزدیک شدن متخصصان ایران را به ابزار و امکانات نظامی نمی دادند و مانند ارباب و رعیت با ارتشیان ایرانی رفتار می کردند ـ که مثالش اجرای قانون خفت بار کاپیتولاسیون بود ـ می تواند وضعیت امروز نظامی ایران را که اینک فرزندان رشید ملت قادر به ساخت پیچیده ترین ابزار و وسایل نظامی شده اند، نشان دهد و یا سایر پیشرفت های علمی در زمینه نانو تکنولوژی، هوا فضا، سلول های بنیادی و مقایسه آن با نوع تدریس علم در دوران پیش از انقلاب که بیشتر تدریس خودباختگی و حقارت در برابر خارجی ها و بیگانه بود، می تواند تفاوت دو دوره یاد شد ه را به روشنی در مقابل دیدگان نسل امروز قرار دهد».
«با چه المان هایی در فیلم ها و سریال ها، می توان حضور مردم و پشتیبانی آنها از انقلاب اسلامی را به تصویر کشید؟»
ـ «نمایش حضور مردم در صحنه های مختلف انقلاب از قبیل انتخابات، دفاع مقدس، جنگ نرم و مقابله با تحریم اقتصادی، ترورها، کودتا، تجزیه طلبی های قومی، نفاق و وحدت شکنی ها، فتنه های گوناگون و تهدیدهای پی درپی دشمن می تواند پشتیبانی بی نظیر ملت ایران از انقلاب و نظام اسلامی را به نمایش درآورد؛ اینکه بدون عنایت الهی و بعد از آن، بی حضور بی نظیر مردم در طول 15 سال مبارزه پیش از انقلاب و 32 سال بعد از انقلاب، حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی در برابر خیل عظیم و بی سابقه توطئه ها و دشمنی ها امکان پذیر نبود. صدها و هزاران لحظه و مقطع و زمان وجود دارد که می تواند این وقایع را به طور مستند به نمایش درآورد».
«چه آسیب هایی مردمی بودن جمهوری اسلامی را تهدید می کند؟ رسانه ملی چگونه می تواند به این آسیب ها بپردازد؟»
ـ «آنچه بیش از دشمنان خارجی، مردمی بودن نظام را تهدید می کند، همانا ناآگاهی و عدم اطلاع نسل امروز از ویژگی ها و تاریخچه انقلاب و نظام و آنچه است که لزوم بازنمایی آن در سؤالات پیشین گفته شد. در این مسیر، رسانه ملی بیش از هر رسانه دیگری می تواند در جهت آن بازنمایی، فعال بوده و سهم اساسی تری برعهده بگیرد. توجه دادن این نسل به مبانی اعتقادی مردم و نظامی که از آنها منشأ گرفته و پافشاری بر سر این اعتقادات و ترسیم ابعاد مختلف کید و مکر دشمن تاریخی در زدودن این اعتقادات و باورها به انحاء مختلف، می تواند نسل امروز را نسبت به هزینه های مالی و جانی که بابت به دست آوردن دستاوردهای عظیم انقلاب پرداخت شد، آگاه کرده و به حفاظت از آنها ترغیب نماید».
«هجمه رسانه های داخلی و خارجی به اسلامیت نظام را چگونه می توان پاسخ گفت؟»
ـ «در واقع، این هجمه در اثر انفعال و پاسیویسم نهادها و رسانه های خودی حاصل شده و در حقیقت، این هجمه می بایست از سوی این رسانه ها صورت می گرفت؛ چرا که تهاجم فرهنگی اسلام به جبهه کفر و شرک بیش از 1400 سال است، حضور خود را به رخ می کشد و همین هجمه بی امان اندیشه توحیدی شیعه، موجب دفاع دیوانه وار سپاه شرک و کفر گردیده است. به نظر می آید که دیگر می بایست از لاک پاسخ گویی درآمده و همچنان که ظرفیت های وسیع و گسترده فرهنگ غنی اسلام و شیعه حکم می کند، به سان خود فرهنگ اسلامی که امروز به شدت در سطح جهان غیرمسلمان در حال پیشرفت است، رسانه های خودی هم همراه این پیشروی فرهنگ اسلامی، در عرصه رسانه ها، فعال تر ظاهر شوند».
«شبکه های ماهواره ای سعی در سیاه نمایی و ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی دارند، چگونه می توان در نبردی رسانه ای، ماهیت ضدایرانی، ضداسلامی این شبکه ها را به نمایش گذاشت؟»
ـ «امروزه دیگر اسناد بسیار معتبری حتی از منابع غربی منتشر شده اند که با تکیه بر آنها و همچنین نظریات برخی کارشناسان غربی، می توان ماهیت صهیونیستی و توطئه گر بسیاری از شبکه های ماهواره ای را به نمایش گذارد. ماهیتی که حکایت از یک تاریخ دشمنی و عناد با اسلام و شیعه و ایران اسلامی دارد».
«مقصد و آرمان های نظام اسلامی چیست؟ این آرمان ها و اهداف چه تفاوتی با یک نظام غیراسلامی دارد؟»
«همان مقصد آرمان های اسلام و شیعه که نبی اکرم صلی الله علیه و آله بر اساس وحی الهی به مردم ابلاغ کردند و ائمه معصوم(س) آنها را پی گرفته و آموزش دادند. همان مقصد و آرمانی که به ظهور و قیام حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف و حکمت عدل الهی خواهد رسید. تفاوت اساسی این آرمان ها با مقصد و اهداف یک نظام غیراسلامی در درجه نخست، الهی بودن آنهاست و اینکه قوانین و اصول آن از سوی باری تعالی وضع شده و جامعه بشری را به سوی آرمان شهری رهنمون می سازد که در آن عبودیت جمعی جهانی محقق خواهد شد؛ یعنی احساس وجود خداوند در تمامی ساختارهای اجتماعی موج خواهد زد، اما آنچه به عنوان هدف در جوامع غیراسلامی ولو در سطح حرف و کلام مطرح می شود، در نهایت، رفاه دنیوی بشر است و بس».
«چه آسیب هایی برنامه های رسانه ملی را در زاویه گرفتن از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی تهدید می کند؟»
ـ «ازآنجا که بر اساس اسناد و مدارک و شواهد معتبر، رسانه های مختلف اعم از رادیو و تلویزیون و سینما و مطبوعات در ایران توسط تشکیلات فراماسونری و عناصر این سازمان مخوف صهیونی شکل گرفتند و ساختارهای آن بر مبنای مقصد اصلی آنها؛ یعنی اسلام زدایی و نابودی فرهنگ دینی و ملی این سرزمین و خودباختگی و غرب زدگی طراحی شده بودند، علیرغم تغییرات زیربنایی در بافت سیاسی کشور پس از انقلاب اسلامی، متأسفانه آن ساختارهای نامطلوب در عمق رسانه های ما باقی ماند و به جز جرقه هایی از هنرمندان متعهد و مسلمان، بسیاری از افرادی که حتی در نظام جمهوری اسلامی وارد حیطه های یاد شده گردیدند، در ساختارهای کهنه باقی مانده از دوران طاغوت، استحاله پیدا کردند که در کمال تأسف این استحاله شامل حال برخی مسئولین فرهنگی و هنری نیز گردید، به طوری که انقلاب اسلامی با آن تهاجم اولیه خود، به جبهه فرهنگی غرب صلیبی ـ صهیونی [تبدیل شد]، اما پس از گذشت 20 سال با آن چنان پاتکی از سوی همان جبهه استکبار مواجه شد که ناچار وادار به دفاع گردید. به نظر می آید برای زاویه نگرفتن از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی، بایستی با سرلوحه قرار دادن سخنان و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری، از بقایای آن ساختارهای ماسونی فاصله گرفت».
«نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی، دارای چه شاخصه هایی بودند؟ رفتار و روابط اداری و تعامل ارگان های دولتی با مردم را چگونه می توان بر آرمان های انقلاب اسلامی منطبق کرد و در رسانه ملی ترویج نمود؟»
ـ «پیش و بیش از هر چیز، از ایدئولوژی اسلامی و آرمان های انقلاب و حضرت امام خمینی رحمه الله منشأ گرفته بودند و براساس آنچه در سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین(س) وجود داشت، بنا شدند. رسانه ملی وظیفه دارد بیش از هر موضوعی آن آرمان ها و سیره را ترویج کرده و تذکر دهد و بازخوانی نماید تا نسل های مختلف نسبت به آنها دچار فراموشی نشده و تحت تأثیر القائات رسانه های بیگانه که 24 ساعته بر طبق نا کارآمدی اسلام و مدیریت آن در صحنه اجتماع می کوبند، قرار نگیرند».
«توسعه فرهنگی کشور پس از انقلاب اسلامی، چگونه و دارای چه شاخصه هایی بود؟ چگونه می توان این شاخصه ها را در رسانه ملی ترویج کرد و به نمایش گذاشت؟»
ـ «علیرغم تلاش و مساعی فوق العاده بسیاری از یاران امام و انقلاب و با وجود نهضت عظیم فرهنگی که پس از انقلاب اسلامی شکل گرفت و نسل انقلاب را با دم مسیحایی امام و استقامت مقام معظم رهبری بر همان آرمان ها به وسعت بی نظیری از آگاهی رسانید، اما متأسفانه بایستی اذعان داشت که به دلیل هجمه و نفوذ گسترده فرهنگی دشمن صلیبی ـ صهیونی خصوصاً در سال های پس از پایان جنگ تحمیلی، آن نهضت فرهنگی (در حیطه دستگاه های مسئول) به هیچ وجه نتوانست پا به پای جبهه سیاسی انقلاب رشد کرده و نقش خود را ایفا نماید. اگرچه همچنان و با شدت صدچندان، اسلام و انقلاب و آ رمان های امام خمینی رحمه الله در اقصی نقاط جهان انتشار یافت و جنگ عقیده میان اسلام و شرک و انقلاب و استکبار در هر کجای این کره خاکی برپا گشت، اما در کمال تأسف، نسبت به این تهاجم، دستگاه های فرهنگی ما عقب ماندند و حتی برخی مواقع در جبهه دشمن قرار گرفته و به طرف خودی شلیک کردند! و یکی از دستگاه هایی که در این قصور و تقصیر، مقصر محسوب شده، همانا رسانه ملی است که در طول سال ها اگرچه برخی هنرمندان متعهدش تلاش کردند در هر زمان به تکلیف الهی خویش عمل کنند، اما بخش وسیعی از ظرفیت این رسانه مهم در مقابل آن تهاجم فرهنگی متأسفانه منفعل ماند و بعضاً هم با پخش فیلم ها و سریال های موردنظر جبهه دشمن، آب به آسیاب آنها ریخت.
اما می توان با برنامه ریزی و ترسیم چشم انداز روشنی در جهت اهداف و آرمان های اسلام و انقلاب و امام و در سمت و سوی زمینه سازی ظهور و قیام حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف، آن انفعال و پاسیویسم را به فراموشی سپرد. کلیه برنامه ها، فیلم ها، سریال ها و تولیدات رسانه ملی بایست در جهت آرمان های انقلاب باشد و آن آرمان ها را در نهایت هنرمندی و با زبان رسانه فریاد بزند. شعارهای «هنر برای هنر» یا «سرگرمی سازی» که سال ها از سوی محافل استعماری به اذهان ما القاء شده است، در ایدئولوژی اسلام و شیعه و آرمان های امام و راه و روش مقام معظم رهبری جایی ندارد. سرگرمی و هنر در آن زمان قابل قبول است که بخشی از اهداف و مقاصد اسلام و انقلاب را در خود داشته باشد. چنانچه امروز مشاهده می شود، سینما و رسانه های غرب به طور کلی در جهت باورها و اعتقادات شبه ایدئولوژیکشان عمل نموده و سرگرمی را بر بال ایدئولوژی سوار کرده و می کنند».
«توسعه علمی و فن آوری در کشور به دلیل کدام عوامل، این گونه شتاب گرفت و عوامل این شتاب و نتایج آن را چگونه می توان توسط رسانه ملی بازتاب داد؟»
ـ «این توسعه به دلیل عنایت فوق العاده اسلام به دانش و آ موختن است. دینی که مبعث رسولش با خواندن آغاز شد و معجزه اش کتاب بود، از قوانین جنگی اش آزاد کردن اسرا به شرط سوادآموزی 10 مسلمان قرار گرفت و با فتح سرزمین های دیگر، موجب شکوفایی علم و فرهنگ و تمدن در آن سرزمین ها گشت و امروز بسیاری از معتبرترین کتب تاریخی، اساس علم امروز را بر پایه علومی می دانند که دانشمندان اسلامی آموختند، طبیعی است که پس از انقلاب نیز باعث توسعه علمی و فن آوری در ایران شده و آن را شتاب جدی دهند. رسانه ملی در این جهت بایستی به ریشه های علم و دانش در تاریخ اسلام پرداخته و تصورات و موهوماتی که سال ها توسط محافل ماسونی ترویج شد (از قبیل شایعه به آتش کشیدن کتابخانه ها به دست مسلمانان پس از فتح ایران و مصر)، برای همیشه از اذهان پاک گردانند. بایستی برای نسل امروز گفته شود که چگونه با ورود اسلام به ایران، تمدن و علم و فرهنگ و دانش در این خطه شکوفا گردید و ده ها و صدها دانشمند و فیلسوف و هنرمند و فرهیخته و نویسنده از آن بیرون آمدند که در ایران باستان حتی یکی از آ نان وجود نداشتند. بایستی برای نسل امروز گفته شود که چگونه پایه های علوم مختلف تجربی و عقلی و نقلی در تاریخ به دست دانشمندان اسلامی بنا شد و چگونه در دورانی که دانشمندان اروپای قرون وسطی به خاطر اظهارنظر علمی سوزانده می شدند، در سرزمین های اسلامی و در مدارس علمیه و کتابخانه ها و رصدخانه های متعدد بر سر همان اظهارنظرها، بحث ها و بررسی های علمی در محیطی کاملاً آزاد صورت می گرفت. بایستی به نسل امروز گفته شود که بنا بر مکتوبات مورخین غربی، بیش از 10 قرن؛ یعنی هزار سال، اسلام سلطه فرهنگی و هنری و علمی بر دنیای غرب داشت».
«سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی با کشورهای جهان، بر چه اساسی تنظیم شده است؟ چگونگی و چرایی این روابط چه ظرفیت هایی را برای انعکاس در رسانه ملی دارد؟»
ـ «مهم ترین اصلی که برای ارتباط با خارجی ها در اسلام وجود دارد، همان قاعده ای است که در آیه مبارکه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» آمده که اساسی ترین مصداقش در تاریخ معاصر را حضرت امام خمینی رحمه الله در مخالفت با کاپیتولاسیون به کار بردند و اصل استقلال را به عنوان یکی از مهم ترین اصول مبارزه و نهضت خویش قرار دادند و سپس آن را از مهم ترین ارکان نظام جمهوری اسلامی قرار دادند که در شعارها مانند شعار مهم «نه شرقی و نه غربی» تبلور یافت. تأکید امام بر اصل استقلال آن چنان بود که هنگام تبعید به ترکیه، در نخستین جمله به مأمور نگهبان خود گفتند: «من برای دفاع از استقلال وطنم تبعید می شوم.» این در شرایطی بود که علیه لایحه ننگین کاپیتولاسیون، هیچ یک از نیروهای به اصطلاح ملی و خلقی یا چپ و راست و حتی آنان که شعار می دادند: «چو ایران نباشد، تن من مباد» نیز دم برنیاوردند. حضرت امام آن چنان نسبت به اصل استقلال تأکید داشتند که گفته می شود در دیدارشان با یکی از نیروهای به اصطلاح ملی در دوران اقامت در نوفل لوشاتو، در امضای توافقنامه با خط خویش، کلمه استقلال را در مواد و بندهای مورد توافق اضافه نمودند».
«رابطه امام و رهبری با مردم در جمهوری اسلامی، رابطه ای گرم و نزدیک است. این رابطه چه تفاوتی با دیگر کشورها دارد؟ رابطه ولی فقیه با ملت را چگونه می توان در رسانه ملی بازتاب داد؟»
«بایستی ویژگی های منحصر به فرد حضرت امام رحمه الله و مقام معظم رهبری تشریح شود؛ مانند پای بندی به اسلام و مبانی و اصول آن فراتر و ورای هر نوع سیاست و مبارزه و انقلاب، همچنین عدالت طلبی، ظلم ستیزی، زندگی شخصی آنها در حد اقشار پایین جامعه، نحوه برخوردها با دوستان و دشمنان، میزان ارادت و مریدی مردم نسبت به آنان که در واقع، ولی فقیه را نایب امام زمان می دانند و...».
«جایگاه ایران در معادلات جهانی پس از انقلاب اسلامی، چگونه ارتقاء یافت و این ارتقاء را چگونه می توان در برنامه ها، سریال ها و فیلم ها به نمایش گذاشت؟»
ـ «بر اساس همان آیه مبارکه و اصل استقلال طلبی و ظلم ستیزی و عدالت خواهی حضرت امام خمینی رحمه الله و پای بندی مقام معظم رهبری به همان آرمان های امام؛ یعنی عزت طلبی و آزادی خواهی و با عنایت خداوند، ایستادگی ملت ایران در برابر جبهه وسیع استکبار، باعث شده تا دیگر ملل به تنگ آمده از استعمار و تحقیر و نوکری روسایشان در مقابل ظلم و بی عدالتی مستکبران، به شدت جذب انقلاب و نظام جمهوری اسلامی شوند که در ایران برپا گردیده بود، به طوری که در یکی از آخرین آمارهای مؤسسات غربی، حتی بسیاری از مسلمانان و اقلیت های شیعی در دیگر کشورها، خود را ایرانی نامیده اند. متأسفانه این دیپلماسی فرهنگی در رسانه های ما کمتر به تصویر کشیده شده، درحالی که حتی فیلم موهنی مانند «فتنه» ساخته خیرت ویلدرس، با نمایش آمارهایی حیرت آور از رشد فوق العاده جامعه اسلامی در اروپا، نشان داد که انقلاب اسلامی چه جایگاهی در جهان به دست آورده است. ویلدرس در آن فیلم ضداسلامی به مردم اروپا هشدار می دهد که اگر به همین گونه اسلام در اروپا رشد کند، به زودی، سراسر این قاره به اصطلاح متمدن را تسخیر خواهد نمود. چنانچه نشریه گاردین نیز دو سه سال پیش نوشته بود تا 20 سال آینده، اسلام مذهب اول اروپا خواهد شد».
«بهترین برنامه رسانه ملی درباره انقلاب اسلامی از نگاه شما کدام برنامه بوده است؟ چه دلایلی آن برنامه را در نظر شما برجسته کرده است؟»
ـ «در این باب، متأسفانه برنامه های بسیار معدودی ساخته شده اند، چنان که رسانه ملی در طول این سال ها به بسیاری از بزنگاه های متعدد انقلاب اسلامی نپرداخته و ده ها و صدها سردار و قهرمان و شهدای پرافتخار و پاکباز، مبارزان مسلمان پیش از انقلاب و هزاران واقعه تاریخی این سرزمین در سال های قبل و بعد از انقلاب هیچ جایی در برنامه ها و فیلم ها و سریال های رسانه ملی نداشته اند.
شاید از معدود برنامه هایی در این باب بتوان تنها از مستنداتی نام برد که با استفاده از تصاویر آرشیوی، خاطرات زمان انقلاب را زنده می سازند.
نظرات شما عزیزان: